قانتین

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا

قانتین

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا

بزرگترین خطر...

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روایت اول:

به خودش امد ولی خیلی خیلی دیر شده. تازه فهمیده بود چه کاری کرده است. در دلش آشوب بود. دیگر کار از کار گذشته و هرچه کند هم نمیتواند جبران کند. دوست داشت که زمین او را ببلعد. یاد چند روز پیش افتاد که برای کمک خواستن در خانه اش را زده بودند. ولی او به جای انکه خودش را همراه کند، اسب و شمیشرش را پیشنهاد داده بود. میدانست هیچ حسی بدتر از حس الان او نیست. حسی که داشت کمتر از عذاب اتش نبود...

عصر عاشورا بود و دید که اهل بیت پیامبر(ص) را به اسارت میکشند. دید که دشت پر خون بود و فقط برایش حسرت ماند.

 

روایت دوم:

خمار به سر کشید و چادر به کمر بست. انگار معرکه ای به پا شده و زمان رزم است و ختم این قائله تکبیر فاطمه(س) را میخواهد. با جمعی از زنان راهی مسجد شد. خدا میداند که میخواهد چه اتفاقی بیفتد.

خطبه ای خوانده شد و حرف هایی رد و بدل شد. تازه مشخص شده بود که زهرا(س) فدک را بهانه کرده بود برای انکه از حق علی(ع) دفاع کند. ولی مگر آن اجتماع را چه شده است که نمیفهمد! نمیبینند! نمیشنوند!

وقتی از مسجد بیرون آمد، به او نسبت هایی نظیر مسلمان نبودن داده بودند...

 

از فدک و روضه هایش همین بس که غفلت جماعتی، مسیر بشریت تا به قیامت را عوض کرد.

بقیه متن در ادامه مطلب

 

 

درد دارد.

جا دارد که انسان در لحظه بمیرد.

جا دارد همه از این درد سر به بیابان ها بگذارند.

دردی که از آن سخن میگویم را دیگران حس میکنند ولی خود شخص حس نمیکند. نمیداند دارد درد میکشد. نمیداند این درد در آخر او را از پا در میاورد. در صورتی که دیگران از شدت درد او در عذاب اند. اگر از او بپرسی که درد دارد یا نه، پاسخ میدهد که الان خوب است و از خوب هم بهتر است و نیازی به نگرانی شما ندارد. حتی نمیخواهد مداوا شود.

این درد، از اول خلقت بلای جان انسان ها بوده است. تلفات این درد بیشمار اند. دردی که از آن سخن میگوییم نامش غفلت است.

غفلت!

غفلت!

غفلت!

امان از غفلت!

غافل کسی است که حقایق بر او اثر نمیگذارند. زیرا غافل نمیبیند، نمیشنود، نمیفهمد. دراین حد که اگر به غافل راه درست را نشان داده شود یا نشود، برایش فرق نمیکند زیرا که راه خودش را میرود. انگار که گردنش را غل و زنجیر کرده باشند تا نتواند حرکت کند. انگار که در مقابل چشمانش پرده بکشند تا هیچ چیز نبیند.

از همه بدتر انکه غافل نمیداند که در غفلت غرق شده و فکر میکند راهش درست است.

درد دارد...

 

از غفلت های تاریخ چه میشود گفت؟ تماما روضه باید خواند. از سکوت امیرالمومنین(ع) و بی قراری ام ابیها(س) به خاطر غفلت ها باید گفت یا از مظلومیت امام مجتبی(ع) که حتی به او لقب مذل المومنین دادند؟ از پیشانی پینه بسته های کربلا باید گفت یا ...

نهایتا باید گفت که آیا میدانیم غفلت های ماست که بقیۀ الله(عج) را در سایه ی غیبت کشانده است؟ حتی نسبت به اینکه امام مان در غیبت به سر میبرد نیز غفلت داریم.

باز هم میگویم: درد دارد. درد دارد که امام در غیبت باشد و من راحت به زندگی خود ادامه دهم.

منبع متن: سوره مبارکه یس

 

راهکار خروج از غفلت ذکر است که ان شاءالله در متن های بعدی بحثش را باز میکنیم.

 

 

 

 

رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۲۳

نظرات  (۱)

بسم الله

 

آمرزش الهی به معنای اصلاح خطاهاست؛ به معنای جبران کردن ضربه‌هایی است که بر خودمان و بر دیگران وارد کردیم. اگر بشر بجد درصدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد، راه خدا هموار خواهد شد و سرانجام بشر، سرانجام نیکی خواهد شد. اشکال کار ما انسان‌ها غفلت از خطای خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایی کردن اصلاح در خود است. اگر این غفلت‌ها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح میشود

پاسخ:
بسم الله

به نکته خیلی دقیقی اشاره کردی برادر.
من هم نکته ای دیگر اضافه کنم بر بیان شما.
غفلت انسان، بسیار گستره ی وسیعی دارد. نه تنها در مسیر تسبیح میتواند غفلت داشته باشد بلکه در هر اتفاقی در زندگی اش ممکن است غفلت کند.
چه غفلت در مسیر حمد باشد، چه غفلت نسبت به جایگاه اجتماعی خود و دیگران باشد و ...
در واقع هر اسیبی که از انسان سر میزند سر چشمه اش غفلتی است که در جایی آن را مرتفع نکرده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی